ابتدا یک از متنهای زیر را بخوانید و سپس نمودار ون پایین صفحه را برای متن انتخابی خود کامل کنید.
- خیلی وقت پیش
- شناخت روشها
- مأموریت فضایی
نامگذاری سیارکهای تروجان مشتری
در سوم اسفندماه سال ۱۲۸۴ شمسی (چند ماه قبل از انقلاب مشروطه در تهران) دانشمندی آلمانی به نام ماکس ولف که چند سالی در زمنیه رصد کمربند سیارکها سابقه داشت، یک سیارک کشف کرد که مدارش غیرعادی به نظر میرسید. این سیارک با حرکت مشتری، همواره جلوتر از مشتری باقی میماند، گویی به نوعی در مدار آن به دور خورشید به دام افتاده است. این اولین باری بود که عضوی از خانوادهی سیارکهای تروجان مشتری کشف شد. پس از آن، طی سالهای آینده با کشف تعداد بسیار بیشتری سیارک و درک ارتباط آنها با نقاط لاگرانژی مدار مشتری، وقت آن بود که روشی برای نامگذاریشان پیدا شود.
تا قبل از آن رسم بر این بود که به بیشتر سیارکها نام زنان اساطیر رومی یا یونانی را میدادند مگر اینکه مدارهای آنها عجیب باشد. سیارکهای مورد بحث مطمئناً مدارهای عجیب و غریبی داشتند، بنابراین ستارهشناس اتریشی یوهان پالیسا نامهای آشیل، پاتروکلوس و هکتور را بهعنوان شخصیتهای کتاب ایلیاد پیشنهاد کرد. سپس به سیارکهای بعدی که کمکم کشف شدند، نامهایی با الهام از ایلیاد داده شد.
بعد از تمام شدن اسم همهی آن شخصیتها، ستارهشناسان نامهای قهرمانان جنگ تروا را وام گرفتند و از عنوان جمعی “سیارکهای تروجان” برای این اجرام استفاده کردند. («سیارکهای تروجان» به سیارکهایی گفته میشود که در نقاط لاگرانژ پایدار هر سیاره ساکن هستند، اگرچه نامهای ایلیاد برای تروجانهای مشتری محفوظ است.)
سیارکهای تروجان علاوه بر نامهای افسانهای، دارای نامهای عددی نیز هستند که روشی سازمانیافته برای فهرستبندی آنهاست. امروزه اتحادیه بینالمللی نجوم (IAU) مسئول تعیین نامهای رسمی برای این سیارکها است. برخلاف نامهای اساطیری، نامگذاری عددی رویکردی سادهتر و علمیتر دارد. ستارهشناسان این نامها را بر اساس سال کشف و ترتیب کشف یک سیارک خاص در آن سال تعیین میکنند.
در نتیجه، نام سیارکهای تروجان شامل ترکیبی جذاب از نامهای اساطیری و نامگذاریهای عددی است. استفاده از نامهای اساطیری نوعی پیوند را با داستانهای باستانی بوجود میاورد، در حالی که نامگذاریهای عددی رویکردی نظاممند و سازمانیافته را برای شناخت این اجرام ارائه میدهند.
رصد رادیویی در برابر نورمرئی
رصد سیارات فراخورشیدی در طول موج های رادیویی یک روش چالش برانگیز اما کارامد است که میتواند ویژگیهای جدید این جهانهای دوردست را آشکار کند. امواج رادیویی از برهمکنش ذرات باردار با میدانهای مغناطیسی بوجود میآیند که ممکن است از سوی خود سیاره، ستاره میزبان یا محیط اطراف آن ایجاد شوند. ستارهشناسان با شناسایی و تجزیه و تحلیل سیگنالهای رادیویی از سیارات فراخورشیدی، میتوانند اطلاعاتی در مورد میدانهای مغناطیسی، جو، چرخش و برهمکنشهای ستاره-سیارهشان بدست بیاورند. با این حال، رصد سیارات فراخورشیدی در طول موجهای رادیویی با مشکلات زیادی مانند شدت کم سیگنالها، تداخل منابع زمینی و عدم قطعیت فرایندهای انتشار مواجه است. بنابراین، رصدهای رادیویی به آرایههای رصدی بزرگ و حساسی نیاز دارند، مانند آرایه فرکانس پایین (LOFAR) در هلند یا آرایه کیلومتر مربعی (SKA) در استرالیا و آفریقای جنوبی. جالب است بدانید که پژوهشکده نجوم پژوهشگاه دانشهای بنیادی چند سالی است که با تیم علمی SKA در ارتباط هستند و اگر علاقهمند به فعالیت در این شاخه باشید میتوانید از طریق آنها با آن گروه ارتباط بگیرید.
رصد سیارات فراخورشیدی در نور مرئی روش دیگری است که می تواند مستقیماً از سیارات تصویربرداری کرده و طیف آنها را اندازه گیری کند. در این روش نور مرئی ستاره میزبان توسط سطح سیاره یا جو آن بازتاب میشود، و میتوان با حذف نور ستاره توسط دستگاهی به نام تاج نگار، نور بازتابی سیاره را مشخص کرد. با اندازهگیری طیف نور مرئی از یک سیاره فراخورشیدی، ستارهشناسان میتوانند دما، ترکیبات، پوشش ابر و آلبدو آن را تعیین کنند. برای مثال، اولین طیف مستقیم نور مرئی از یک سیاره فراخورشیدی در سال ۱۳۹۴ از سیارهی ۵۱ پگاسی b به دست آمد که نشان داد این سیاره جوی شفاف و آلبدوی بالایی دارد. با این حال، رصد سیارههای فراخورشیدی در نور مرئی هم دارای محدودیتهایی است، مانند اختلاف کم شدت نور بین سیاره و ستاره، جدایی کوچک زاویهای بین آنها و وابستگی به شرایط مداری مطلوب. بنابراین، رصد نور مرئی نیاز به تلسکوپهای بزرگ و پایدار با ابزارهای تباین (contrast) بالا، مانند تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) یا تلسکوپ بسیار بزرگ (ELT) در حال ساخت در شیلی دارد.
لوسی (Lucy) یک کاوشگر فضایی ناسا است که در ۲۴ مهر ۱۴۰۰ برای مطالعهی هشت سیارک مختلف، از جمله شش تروجان مشتری، که سیارک هایی هستند که در مدار مشتری و همراه آن به دور خورشید میچرخند، پرتاب شد. لوسی اولین مأموریت فضایی است که تروجانها را مطالعه میکند. او پس از ملاقات با دو سیارک در کمربند سیارکها، از چهار تروجان در ابر L۴ که حدود ۶۰ درجه جلوتر از مشتری می چرخد و یک تروجان دوتایی در ابر L۵ که حدود ۶۰ درجه پشت مشتری میچرخد، بازدید خواهد کرد. این اولین باری است که قرار است یک سیارک دوتایی را از نردیک ببینیم. از سوی دیگر رصد این تعداد سیارک در یک مأموریت نیز امر تازهای است. زیرا مأموریتهای گذشته حداکثر به یک یا دو سیارک سر زده بودند و هیچ کدام از کمربند سیارکها فراتر نرفتند. مدت مأموریت لوسی ۱۲ سال است و ممکن است پس از آخرین بخش مأموریتش در سال ۲۰۳۳ برنامهاش تمدید شود.
نام لوسی از جد فسیل شده انسان گرفته شده است که اسکلت او بینش منحصر به فردی را از تکامل بشر بدست دادهاست. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این فسیل به اینجا مراجعه کنید. دلیل این نامگذاری این است که تصور میشود سیارکهای تروجان فسیلهای فرایند تشکیل سیارهای باشند، زیرا ممکن است بلوکهای سازنده اصلی سیارات بیرونی را در خود حفظ کرده باشند.
مسیر مأموریت لوسی با دقت طراحی شده است تا بازدهی علمی پروژه را با بازدید از چندین سیارک به حداکثر برساند و امکان مقایسه و تجزیه و تحلیل ترکیب، ریختشناسی و زمین شناسی آنها را فراهم کند. این تورِ چند ایستگاهی همچنین فرصتهایی برای مطالعه تفاوتها و شباهتهای بین خوشههای سیارکی L۴ و L۵ ایجاد میکند و دانشمندان را قادر میسازد تا دادههای مهمی را در مورد جمعیت تروجانها و تکامل زمینشناسی آنها جمعآوری کنند.
مأموریت لوسی از سه ابزار علمی برای مطالعه تروجانها استفاده خواهد کرد: یک دوربین مرئی با وضوح بالا، یک طیف سنج انتشار حرارتی و یک تصویربردار شناسایی دوربرد. این ابزارها به لوسی اجازه میدهند تا اندازه، شکل، رنگ، ویژگیهای سطح، ترکیب و دمای سیارکها را اندازه گیری کند.
پس به طور خلاصه، مأموریت لوسی یکی دیگر از تلاشهای هیجان انگیز بشری است برای شناخت دنیای اطرافمان و هدف آن مطالعه و بررسی سیارکهای تروجان مشتری است.